گفت‌و‌گو با ۳ سارق و مال خر که از خودرو‌های پژو ۲۰۶ سرقت می‌کردند | سارق: هیچ دزدی را  بدون پابند آزاد نکنید!

  • کد خبر: ۳۷۹۲۱۵
  • ۲۵ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۷
گفت‌و‌گو با ۳ سارق و مال خر که از خودرو‌های پژو ۲۰۶ سرقت می‌کردند | سارق: هیچ دزدی را  بدون پابند آزاد نکنید!
خودشان می‌گفتند که اعتیاد، آنها را هدایت می‌کرده است. این سارقان از  مدتی قبل اقدام به سرقت محتویات خودرو‌های سواری در بولوار وکیل آباد مشهد می‌کردند.

به گزارش شهرآرانیوز؛ خودشان می‌گفتند که اعتیاد، آن‌ها را هدایت می‌کرده است. یکی از متهمان سی وسه ساله و مجرد و دیگری بیست و هفت ساله است که یک بار طلاق گرفته و قصد ازدواج دوم داشته که دستگیر شده است. 

این سارقان از مدتی قبل اقدام به سرقت محتویات خودرو‌های سواری در بولوار وکیل آباد می‌کردند و افسران کلانتری هفت تیر با دستور سرهنگ محمد رضایی، رئیس این کلانتری، تحقیقات جامعی را آغاز کرده بودند و حتی یک بار تا یک قدمی دستگیری یکی از متهمان نیز رفته بودند که این فرد در حرکتی مجرمانه با کوبیدن خودرویش به خودروی گشت پلیس راه گریزی برای خود پیدا کرده بود.

تحقیقات پیرامون این پرونده که بیشتر از خودرو‌های پژو ۲۰۶ سرقت می‌کردند، ادامه داشت تا اینکه شهروندی در تماس با پلیس اعلام کرد که متوجه حرکت مشکوک یک خودروی سواری در محله شان شده و احتمال می‌دهد که این فرد سارق باشد. 

پلیس با دریافت شماره پلاک و انجام اقدامات فنی متوجه شد که این خودرو متعلق به یکی از سارقان تحت تعقیب است و با ردزنی محل زندگی اش، این فرد را دستگیر و در ادامه همدست و یکی از مال خر‌های پرونده را دستگیر کردند. این متهمان تاکنون به چهارصد فقره سرقت اعتراف کرده‌اند. دیروز در کلانتری هفت تیر با متهمان این پرونده گفت و گوی صریح و بی پرده‌ای داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

***

دوست دارم فقط سالم شوم

یاسین بیست و هفت ساله یکی از متهمان این پرونده است که اتهام سرقت را قبول دارد و معتقد است که مواد مخدر صنعتی او را تسخیر کرده‌اند و هیچ اراده‌ای از خودش ندارد.‌

می‌دانی چه کار کرده‌ای؟

سرقت کرده‌ام.

چرا سرقت می‌کردی؟

من، چون مواد مصرف می‌کنم و شیشه می‌کشم، اختیاری از خودم ندارم.

شغلت چه بوده است؟

کناف کاری.

چرا ادامه ندادی؟

به خاطر لج بازی با خانواده آن کار را ول کردم.

خانواده ات می‌دانند الان دستگیر شده‌ای؟

بله، خانواده فقط موقعی که دستگیر می‌شوی می‌آیند دیدنت.

قبلا هم دستگیر شده‌ای؟

بله، سه بار دستگیر شدم که یک بار هم برای دزدی بود. آن دفعه نیز که زدم به ماشین مأمور و فرار کردم، مشروب خورده بودم و اگر می‌ایستادم برایم بد می‌شد.

بیشتر کدام خودرو‌ها را برای سرقت انتخاب می‌کردی؟

بیشتر ۲۰۶ انتخاب می‌کردیم، چون راحت‌تر باز‌ می‌شود. پژوپارس‌ها را هم محتویات صندوق عقبشان را‌ می‌زدیم.

درمجموع چند سرقت کرده‌ای؟

حدود ۲۵۰ تا، چون قرص اعصاب می‌خورم نمی‌دانم دقیقا.

چقدر از این سرقت‌ها درآمد داشتی؟

هیچی همه دود هوا شد. همه یا خسارت ماشین شده یا خسارت مواد.

اگر فایده نداشت چرا سرقت می‌کردی؟ چرا ول نکردی؟

دست خودم نبود، موادمخدر من را به این راه انداخت.

چند وقت است مواد مصرف می‌کنی؟

حدود دو سال.

اول چطوری شروع کردی؟

اولش «علی سیاه» ما را معتاد کرد.

کجا هست؟ الان هم او را می‌بینی؟

یکی می‌گوید ترکیه است، یکی می‌گوید فلان جاست.

تا حالا برای ترک اعتیاد کاری کرده‌ای؟

بله، همین الان خانمم را که مصرف دارد، فرستاده‌ام کمپ ترک کند.

یعنی همسرت هم اعتیاد دارد؟

همسرم که نبود. می‌گویند خدا دوستت داشته باشد، یکی را‌ می‌فرستد دستت را بگیرد. دوست داشتم او هم ترک کند، من هم ترک کنم، چون گذشته هر دوی ما خار بوده است.

مگه ازدواج نکرده بودی؟

قبلا ازدواج کرده بودم که خانمم طلاق گرفت.

چرا طلاق گرفت؟

به خاطر اعتیاد، مدام به من سرکوفت می‌زد که معتادی و فلان...

دفعه اول که علی سیاه بهت گفت بیا مواد بزن قبول کردی و چی زدی؟

بله، شیشه زدم.

اول با شیشه شروع کردی؟ حالت بد نشد؟

بله، اول شیشه کشیدم، مشکلی نداشتم. قبلش قرص اکس می‌زدم.

با خانم دوم کجا آشنا شدی؟

چند ساله همدیگر را‌ می‌شناسیم.

او را هم تو معتاد کردی؟

نه، وقتی برگشتم پیشش، دیدم که گریه و زاری می‌کند و‌ می‌گوید از وقتی تو من را ول کردی و رفتی، من معتاد شدم.

مگر چه کردی که او معتاد شد؟

این خانم اولین دوست دخترم بود که من رهایش کردم و رفتم با یکی دیگر ازدواج کردم. برای همین معتاد شده بود. الان با هم هستیم که رفته کمپ.

خودت انگیزه‌ای برای ترک مواد مخدر نداری؟

چرا انگیزه دارم، دوست دارم فقط سالم شوم.

دفعات قبلی چند وقت زندان بودی؟

دوبار به مدت سه سال و نیم.

همه این مدت در زندان بودی یا زودتر آزاد شدی؟

بله زندان بودم، ولی تقاضایی هم دارم، وقتی دزدی را آزاد می‌کنند حتما با پابند آزاد کنند. من را هم این‌دفعه با پابند آزاد کنند تا کمی سرجایم بنشینم.

الان چند وقته آزادی؟

۹ ماه.

در این مدت، کاری برای ترک نکردی؟

قصد داشتم با دوست دخترم ترک کنیم که او رفت کمپ و من دستگیر شدم.

***

جایی که خانواده به کارت نیاید، رفیق اصلا به کارت نمی‌آید

مصطفی متهم سی وسه ساله این پرونده که با یاسین اقدام به سرقت می‌کردند به گفته خودش برای اولین بار دستگیر شده و مشکلش را شبیه همدستش مصرف موادمخدر صنعتی می‌داند.

شما و یاسین با هم دزدی می‌کردید؟

بله، سه چهار ماه پیش با هم آشنا شدیم و رفیق مصرفم بود، اما من کریستال می‌کشم و او شیشه می‌زد.

چند وقت است مواد مصرف می‌کنی؟

حدود یک سال است.

چه کسی تو را پای بساط موادمخدر نشاند؟

یکی از رفقایم، خودش هم معتاد بود.

اول چه‌ می‌کشیدی؟

اول شیشه می‌کشیدم ولی به من نمی‌ساخت، برای همین به سراغ کریستال رفتم.

پدر و مادرت می‌دانند چه‌ می‌کنی؟

متوجه شده بودند.

پدرت چه کاره است؟

پدرم فوت کرده و با مادرم زندگی می‌کنم.

همه خواهر و برادر‌ها ازدواج کرده‌اید؟

فقط من ازدواج نکرده‌ام و با مادرم زندگی می‌کنم.

در این مدت چقدر سرقت کردید؟

من فقط دوبار با این‌ها سرقت کردم.

قبلش خرج موادت را چطور تهیه می‌کردی؟

قبلش کار می‌کردم و پیک موتوری بودم، ولی آن قدر قیافه‌ام تابلو شد که دیگر کسی به من کار نمی‌داد.

چرا پیک شرکت‌های حمل ونقل آنلاین نشدی؟

بلاکم کرده بودند، به دلیل مصرف مواد، چون طرز رفتارم پرخاشگرانه شده بود و با مشتری‌ها دعوا می‌کردم.

قبلا هم دستگیر شده‌ای؟

نه، دفعه اولم است.

کجا دستگیر شدی؟

در خانه بودم که مأموران در زدند و آمدند داخل و دستگیرم کردند.

با چند نفر دیگر کار می‌کردی؟

با همین یاسین، ما را «علی سیاه» به هم معرفی کرد.

لوازم سرقتی را کجا می‌فروختید؟

علی سیاه و یاسین خودشان می‌فروختند.

چقدر به تو می‌داد؟

موادم را‌ می‌داد، پول بنزین و خرجم را‌ می‌داد.

پشیمان نیستی؟

خیلی پیشمانم.

اگر الان آزاد شوی، باز هم سراغ دزدی می‌روی؟

نه به هیچ وجه.

تا حالا تلاش کرده‌ای خودت را پاک کنی؟

یک بار کلینیک رفتم، ولی در کلینیک‌ها چیزی به عنوان ترک وجود ندارد و دارو بهت می‌دهند.

خب دارو بخوری بهتر نیست تا مواد بزنی؟

بهتر است، ولی خب همان اعتیاد است و فرق چندانی ندارد.

پدرت کی فوت کرده؟

سال ۱۳۷۹، من اصلا پدرم را ندیدم. از موقعی که چشم باز کردم کار می‌کردم.

یعنی پدرومادرت همان سال‌ها هم جدا زندگی می‌کردند؟

پدرم راننده اتوبوس بود و مدام در جاده بود. هیچ وقت در خانه نبود. بعد هم سر مصرف مواد از مادرم جدا شد. من هم از موقعی که یادم می‌آید مواد می‌زنم. نمی‌دانم جنون مصرف از کی در من به وجود آمد، شاگرد کامیون بودم و مواد می‌کشیدم.

ولی گفتی که اول شیشه کشیدی؟

نه، اول شیره و تریاک می‌کشیدم. ولی نمی‌دانم ذات شیشه و کریستال چطور است، وقتی شیره می‌کشیدم مشکلی نداشتم و کارم را هم می‌کردم، در کار خرید و فروش ماشین بودم، پول هم داشتم. از وقتی زدم به شیشه بدبخت شدم و هر چه داشتم رفت.

چه توصیه‌ای برای سارقان و معتادان داری؟

فقط هوای خانواده شان را داشته باشند، دل شکستگی خیلی بد است. احساس تنهایی و اینکه خانواده درکت نکنند، خیلی بد است.

تا قبل دستگیری که با مادر زندگی می‌کردی، چیزی نمی‌گفت؟

همه اش سرکوفت می‌زد و نفرین می‌کرد. من هم می‌گفتم به جای اینکه درکم کنند، چه کار می‌کنند.

یک معتاد را چطور می‌شود درک کرد؟

ببرندش کمپ، بروند ملاقاتش، هفته‌ای یک بار بروند دیدنش.

خواهر و برادرهایت به دیدنت نمی‌آمدند؟

مدام سرکوفت می‌زدند و اصلا برایشان مهم نبودم.

اگر این دفعه بیرون آمدی برنامه ات برای زندگی چیست؟

شده از مشهد بروم، یک جایی می‌روم مثل کارخانه همین آقایی که ناجی معتادان و سابقه دارهاست و آن‌ها را استخدام می‌کند. من زندگی مثل سربازی و پادگانی را خیلی دوست دارم، همه همدیگر را درک می‌کنند، همدیگر را خراب نمی‌کنند.

به نظرت علت اینکه رسیدی به این نقطه چیست؟

مواد و رفیق بازی که خیلی بد است. جایی که برادر، پدر و مادر به دردت نخورند، رفیق هم به دردت نخواهد خورد.

***

می‌دانستم لوازم دزدی است

برخی معتقدند که اگر مال خران نباشند، سرقتی رخ نمی‌دهد. این نمونه اش در این پرونده به خوبی دیده می‌شود. علیرضا مال خری است که تجربه سرقت را هم دارد، او برای اینکه گرفتار نشود برای خودش مغازه زده بود و این بار تن به مال خری داده بود تا دیگر گرفتار پلیس و زندان نشود، غافل از اینکه سارقان قبل از آنکه همدستانشان را لو بدهند، مال خر‌ها را شبیه آب خوردن لو می‌دهند.

لوازمی را که‌ می‌خریدی، می‌دانستی سرقتی است؟

اولش نمی‌دانستم، ولی بعد فهمیدم.

اموال را به چه قیمت می‌خریدی؟

مثلا یک ساب و بلندگو را که ۳ میلیون و پانصد قیمتش بود، ۲ میلیون تومان می‌خریدم.

چرا از سرقت به سمت مال خری آمدی؟

مغازه زدم و بی خیال دزدی شدم. تحت فشار بودم و لوازم آوردند و وسوسه شدم.

چقدر لوازم سرقتی خریدی؟

تا دویست بار ازش جنس خریدم ولی نشمردم و‌ نمی‌دانم دقیقا چقدر خریدم.

چند وقت بود که از سارق جنس می‌خریدی؟

یک ماه و نیم بود و هر دوسه روز می‌آمد.

در این مدت چقدر پول به آن‌ها دادی؟‌

نمی‌دانم، حداقل ۱۰۰ میلیون تومان داده‌ام.

خودت قبلا هم سارق بودی، درست است؟

خودم مستقیم که نه، ولی با یک نفر دیگر شراکت کردم و شش ماه زندان بودم و شریکم هنوز زندان است.

سابقه دیگر هم داری؟

برای موادمخدر و درگیری بوده است.

مواد مصرف می‌کنی؟

نه، دو ماهه ترک کرده‌ام.‌

نمی‌ترسیدی گیر بیفتی؟

چرا می‌ترسیدم، به خصوص از روزی که یاسین گفت زده به ماشین گشت پلیس، از همان روز هربار می‌آمد پیشم می‌گفتم پول ندارم بخرم، دوسه بار لوازم گذاشت و بدحسابی کردم تا دیگر پیش من نیاید، یک هفته قبل دستگیری هم با هم دعوا کردیم.

چند وقت است که مال خر شده‌ای؟

پنج یا شش ماه.

وضع مالی ات بهتر شده است؟

نه بابا، من دستم عقب بود، آمدم کاری بکنم تا دستم جلو بیفتد، اما از قبل هم عقب‌تر افتادم. حالا هم باید مغازه را جمع کنم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.